کتاب حاضر یک روایت متفاوت از روزگار پهلوی در یزد است که نویسنده سعی کرده با کمترین اشاره به حکومت پهلوی، منسوبین آنها را به خواننده نشان دهد و نتیجهگیری را به خواننده واگذار کند که اتفاقا از پس این کار بر آمده است.
شخصیتپردازیهای «برج قحطی» یکی دیگر از برجستگیهای آن است که نویسنده توانسته از پس آن بر بیاید و خواننده را در کنار هرکدام از شخصیتها قرار دهد. البته تعدد شخصیتها یکی از نکاتی است که نه به عنوان نقطه ضعف رمان بلکه به عنوان نکتهای که موجب است خواننده را گیج و سر در گم کند میتوان بیان کرد
برج قحطی رمانی است تاریخی اما آنچه او از تاریخ روایت میکند، تا پیش از این کمتر به گوش مردم رسیده است. نویسنده این رمان، روایت تاریخ را از کوچهها و خیابانهای پرحادثه پایتخت و استانهای بزرگ کشور خارج میکند و به میان دیوارهای خشت و گلی دیار کویری ایران میبرد. روایت او از تاریخ روایتی است بومی و سرشار از ظرائف مردمشناسانه مردم کویر که ساخت و پرداخت آنها در دل یک رمان تنها از نویسندهای که خود پرورش یافته در این دیار باشد بر میآید. از سوی دیگر این رمان آکنده است از خردهروایتهایی که تنها در دل زیست بوم سرزمینی چون یزد میتوان سراغ از آن گرفت. خرده روایتهایی که زندگی و زیست بومی مردمان این سرزمین را میسازد و شیرینی آن است که بر دلنشینی کار میافزاید
پایگاه خبری ارکانیوز